محل تبلیغات شما



 جان عالمیان به فدای قدوم مبارکت؛ ای مبارک ترین مولود هستی.آمدی تا مایهٔ رحمت و نجات مردم همهٔ اعصار و نسل ها باشی؛ آمدی تا در غروب اخلاق و انسانیت، طلوع علم و معرفت را به مردم خو کرده به ظلمت جهل، نشان دهی؛ آمدی و با آمدنت جرعه جرعه عشق و محبت را، به زمینیان نوشاندی.آمدی پدر مهربان و دلسوزم، و مایهٔ فخر و نجات امت آخرامان شدی. نجات را نه فقط برای مردم زمان خود، که برای همه امتت تا عصر طلایی ظهور میخواستی؛ برای همین اینگونه فرمودی: هر کس بمیرد، در حالی که امام زمان خود را نشناخته، به مرگ جاهلیت مرده است.» (کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹) پیغامت دریافت شد پدر عزیزتر از جانمان؛ حالا ما یتیمان آخرامان، راه نجات را می‌دانیم و تمام تلاش خود را برای شناختن و شناساندن امام زمان خود بکار می‌گیریم؛ خدا کند شناخت اماممان مقدمه قدم نهادن در راه زمینه سازی ظهور منجی موعود و فرج شما اهل بیت باشد.


نفس اجتماعات جریان ساز است. یعنی بدون اجتماعات کاری از پیش نمی رود. شیعه ای که بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به چند نفر تقلیل پیدا کرد، حالا باید به جمعیت های میلیونی تکثیر شود تا بتواند سرنوشت تاریخ را عوض کند. این حرکت نیاز به طراحی و نقشه دارد تا بتواند در سطح جهان جریان سازی و تمدن سازی کند.عزاداری زمینه ساز همین اجتماعات می شود. برای همین اهل بیت (علیهم السلام) همیشه توصیه به عزاداری داشتند.امام باقر (علیه السلام) به یکی از اصحابش پول دادند و فرمودند: برای من و جدم ده سال عزاداری کنید» این اجتماعات باعث زنده ماندن شیعه شده و امروز هم باید ادامه یابد تا رفته رفته بتواند تکثیر شود و قدرت پیدا کند.اجتماعات تمدن سازند. همان طور که در طول تاریخ دیده شده، مسافت های اماکن زیارتی، از مبدأ تا مقصد، همراه با آبادانی بوده است. این آبادانی ها شامل ساختن دانشگاه و حوزه برای تربیت دانشمند و عالم، توسعه دین و مفاهیم اسلامی، آبادانی اقتصادی و ارتقاء آگاهی های ی بوده است. بستر ساز ایجاد نهضت ها و جریان های ی علیه طاغوت ها نیز، همین اجتماعات دینی بوده که مبنای آن هم اماکن زیارتی بوده است.بسیاری از نهضت ها در همین اماکن زیارتی شکل گرفته است. این جریان سازی باید به گونه ای باشد که بتواند انرژی لازم برای انقلاب اسلامی جهانی که مژده آن قبلا داده شده را ایجاد کند. ائمه (علیهم السلام) نیز طوری طراحی کرده اند که اجتماعات منجر به ساخته شدن نسل ها و افرادی شود که توانایی ایجاد انقلاب اسلامی در دنیای کفر را داشته.


این عنوان یعنی چی؟این یعنی اینکه اگر میخواهیم جامعه ای مهدوی داشته باشیم باید شاکله اش حسینی باشد. برای هر جامعه ای، فرهنگی لازم است. از این رو جامعه مهدوی باید فرهنگی عاشورایی داشته باشد.
این فرهنگ چگونه فرهنگی است؟ چه شاکله ای دارد؟ نفراتش چه کسانی می توانند باشند؟

1.چکیده فرهنگ عاشورایی ، ایثار است. اگر در جامعه ای ایثار نهادینه شود ، یکی از ارکان جامعه مهدوی تشکیل شده است.اصلا میشه گفت که فرهنگ عاشورا، جامعه مهدوی ساز است. هر کس در پازل عاشورا قرار بگیرد مهدی یاور میشود.حالا باید ببینیم صفات بارز فرهنگ عاشورایی چیست که ما باید در خودمان تقویت کنیم تا بشه بهمون گفت مهدی یاور .2. قبلش این را بگم، جامعه ای که فقط دعا کنه برای ظهور به هیچ جا نمیرسه  دیگه کار از دعا گذشته. الان دیگه باید کادر سازی کرد ، تشکیلات ایجاد کرد. دیگه گذشت آن زمان که حسرت یک "اللهم عجل لولیک الفرج" رو می کشیدیم. الان اگر یک مقدار چشمتان را باز کنید بوی پسر فاطمه را متوجه می شوید.  رایحه وجودی گل نرگس وزیدن گرفته.

3.حالا یه سوال اینکه من به عنوان کسی که دوست دارم در این جبهه و در جامعه مهدوی، باری از روی دوش امامم بردارم باید چه صفاتی داشته باشم؟ ۱- ولایت پذیری محض و بدون چون و چرا از ولی؛ فلذا هر کس در داستان عاشورا امام حسین را نصیحت کرد که زن و بچه ات را نبر و خودش را بالاتر از امام دید تا جایی که امام را نصیحت کرد، عاشورایی نشد و حتی بگم بعدا فرزندانشان هم دشمن اهل بیت شدن.  نگاه کنید به لشگر امام حسین، رأس ولایت پذیری و اطاعت محض، ابی عبدالله، عباس علیه السلام عموی ماست چون بصیرت داشت. تا جایی که امام معصوم میفرماید عموی ما نافذ البصیره بود. اگر به حسین معرفت پیدا کنی، میشی عباس. اطلاعت پذیری و ولایت پذیری محض با چاشنی ادب.

4. ٢. تحمل بلا؛در جامعه عاشورایی به دلیل دشمنی های زیاد تحریم ها و تهدیدها و فشارهایی به بدنه جامعه وارد می شود ، حتی هتک حرمت، خم میشی ولی باید تحملت را بالا ببری در کلِ واقعه عاشورا شما نمی توانی کسی را پیدا کنی که با این همه فشار و ظلم لب به اعتراض بلند کرده باشد، چرا ؟ چون دشمن نباید ببینه که شما داری می شکنی. حتی اگر ناموست به مجلس شراب هم برده بشه. همه نگاه ها به عمه جان ما در گودال قتلگاه بود تا زینب با دیدن جسد تکه پاره شده برادرش لب به اعتراض باز کنه، اما دیدند همه ی جان ما دست زیر بدنی برد که هر طرفش را بلند می کرد طرف دیگه اش رو زمین می ماند ، در همان حال فرمود؛ اللهم تقبل منا هذالقلیل "خدایا این کم رو از ما قبول کن"الله اکبر. اللهم تقبل منا هذا القربان "خدایا این قربانی رو از ما قبول کن"‌ اینجا بود که آیه و "فدیناه بذبح عظیم" تعبیر و عینیت پیدا کرد. فلذا یزید در بزم شراب برای اینکه عمه جان ما رو له کنه پرسید زینب چه دیدی عمه جان ما فرمود : ما رأیت الا جمیلا، "من بغیر از زیبایی" ندیدم. 


مرحوم آیت الله شیخ حسنعلی تهرانی که از علمای صاحب نفس در زمان میرزای شیرازی بود .یک زمانی به عیادت یکی از دوستانش که حصبه گرفته بود و حالش وخیم بود می رود از اطرافیان می پرسد:حالش چطور است ؟میگویند :طبیب گفته اگر عرق شدید کند خوب می شود ولی هر چه لحاف می اندازیم عرق شدید نمی کند .شیخ فرمود:تا چای درست کنید و یکی دوتا چای بخوریم و چپقی بکشیم او عرق می کند ان شاءالله خوب می شود،نگران نباشید.رفتند و چای درست کردند وحدود یک ربع بیست دقیقه ای طول کشید هرچه می گذشت رفته رفته این مریض عرق می کرد .تا این که عرق شدیدی کرد و رفته رفته چشمش باز شد و بعداز لحظاتی نشست.همه تعحب کردند که چطور شد،مرده زنده شد؟!با این حال وخیم چطور یک مرتبه خوب شد ؟! از آیت الله شیخ حسنعلی تهرانی پرسیدند:آقا شما چطور به این قاطعیت و قرص و محکمی گفتید خوب می شود؟از کجا می دانستید؟ایشان فرمود:من از وقتی که این لباس را به تن کرده ام (لباس ت)به امام زمان خیانت نکرده ام .می دانستم اگر من هم یک جایی یک حرفی بزنم ،حضرت پشت من را خالی نمی کند.

آری آخرامان دوران کوره های امتحان است که چنین بندگان صادق و خالصی هم در آن تربیت می شوندوفقط دوران ریزش ها نیست،دوران چنین رویش هایی هم هست. 


حقیقت آن چیزی ست که هست ، نه آن چیزی که منتظری اتفاق بیفتد !
چشم بسته ای روی تمام چیزهای خوبی که هست و خیره مانده ای به راه ؛ برای رسیدنِ چیزها و اتفاقات نامعلومی که نیست ؟ و لبریز شکایت و اندوهی از غمگینیِ لحظه هایت ؟!؟شیرینی و شادی را به کام خودت زهر کرده ای که شیرین ترش را بیابی ؟امروز را پس زده ای به شوقِ رسیدنِ فرداهایی بهتر ؟ کدام بهتر ؟ کدام شیرین تر ؟ وقتی تو نگاهت به نیمه ی خالیِ لیوان است ؟بهتری نیست و شیرین تری نیست تا وقتی یاد نگیری از دلِ معمولی ترین لحظات و روزهایت ؛ ناب ترین لبخند ها را بیرون بکشی و خوشبخت ترین باشی .باید حقیقتِ زندگی ات را در آغوش بکشی و دوستش داشته باشی و با حالی خوش ، دنبال اتفاقات ، چیزها و آدم های خوبِ بیشتری بگردی نه این که اصل را رها کنی و فرع های نیامده را بچسبی !لحظه ها ، اتفاقات و آدم های همین ثانیه ؛ واقعیت های زندگیِ تواند ، در آغوششان بکش و انحنای لبخندت را در آینه ی روزگار ، ثبت کن
که زندگی لذتی نهفته در اکنون است ،نه رنجی نهفته در دیروز ،نه رازی نهفته در فردا .
‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌


 ابوبصیر» می‏گوید: با امام باقر(ع) به مسجد مدینه وارد شدیم. مردم در رفت و آمد بودند. امام به من فرمود: از مردم بپرس آیا مرا می‏ بینند؟» از هر که پرسیدم آیا ابوجعفر را دیده‏ ای؟ پاسخ منفی شنیدم، در حالیکه امام در کنار من ایستاده بود. در این هنگام یکی از دوستان حقیقی آن حضرت‏ ابوهارون‏» که نابینا بود به مسجد آمد. امام فرمود: از او نیز بپرس.» از ابوهارون پرسیدم: آیا ابوجعفر را دیدی؟ فورا پاسخ داد: مگر کنار تو نایستاده است؟ گفتم: از کجا دریافتی؟ گفت: چگونه ندانم در حالیکه او نور درخشنده‏ ای است(بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۴۳؛ به نقل از خرائج راوندی)

.و اما.چرا چشمان ما نمیبیند اماممان را؟چرا گوشهای ما نمیشنوند صدای (هل من ناصر) او را؟ فقط بگذریم و گذر کنیم از سالهای عمرمان و او را نبینیم.جز این انتظاری نمیرود.آیا وقت آن نرسیده است که برای یاری امام زمانمان به پا خیزیم؟؟؟

"شهادت امام محمد باقر (ع)تسلیت باد.


دیگر دلم گرفته از هوای شهر و دود و دمش سینه ام محتاج نفسهای تازه است دلم تنگ شده برای نفسی عمیق در صحن و رواق حرم دلم لک زده برای دعای کمیل صحن رضوی و دعای توسل صحن جمهوری که در میان شلوغی یک گوشه دنج از مسجد گوهرشاد بشینم و زانو بغل کنم و فقط خیره بشوم به گنبد،حس عجیبی است، حرفی رد و بدل نمیشود اما اولین قطره اشک نشان از خبری میدهد؛ انگار یک دنیا درد از دلت خارج میکند وآنقدر سبک میشوی که غیر شکر بر زبانت جاری نمیشود.آقای من به دین و مذهب مان به شما و‌ امام زمانمان و حاجت هایی که از دستتان گرفتیم به چشمان خیسمان وقتی دلتنگتان می شویم و. افتخار می کنیم و امیدواریم برای رسیدن به مراد دل و خواسته ی قلبی مان همان آرزوی مشترک یعنی فرج»حاجت روایمان کنید.

میلادتان مبارک.


 اگر دقیقاً بدانید در زندگی‌تان چه می‌خواهید، یک‌دفعه راحت می‌شوید.
انسان‌های پرانرژی و شاد و سرحال، آدم‌های هدف‌مندی هستند.  افرادی هستند که با خودشان آشتی‌اند.از خود و دیگران گِله و رنجشِ زیادی ندارند و وقت و فکرشان را زیاد صرف کارهای بیهوده نمی‌کنند.کسانی که زیاد غر می‌زنند، ایراد می‌گیرند و یا توجیه می‌کنند، عمرشان را هدر می‌دهند.یعنی انرژی خود را صرف کاری می‌کنند که سود و فایده‌ای ندارد.به خودتان، فرزندانتان و همه‌ی اطرافیانتان کمک کنید که هدف‌ گذاری کنند و هدفمند زندگی کنند.هدف‌گذاری سبب می‌شود که:پر انرژی و نیرومند شوید از تضادها و رنجش‌هایتان کاسته شود انعطافتان بالا رودبا خودتان آشتی کنید و از این که آدمِ مفیدی هستید، لذت ببرید و شادتر و سربلندتر زندگی کنید.هميشه اين جمله را با خودتان تكرار  كنید:من مستحق آرامشم»»ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ؛منوط به ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ نکنید! و ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ؛به ﻋﻠﺖ ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﻮﺟﯿﻪ نکنید!ﻣﺎ ﺁینه  ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ، اﻧﺴﺎﻧﯿﻢ.ﻣﺸﮏ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ:ﺗﻮ ﺭﺍ ﯾﮏ ﻋﯿﺐ ﻫﺴﺖ،ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ،ﺍﺯ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺷﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﻫﯽ.ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﻨﮕـــﺮﻡ ﺑﺎ ﮐﯽ ﺍﻡ!ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﻨﮕـــﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﻦ ﮐﯽ ﺍﻡﻭ ﺍﯾﻦ يعنى رسيدن به آرامشى بى انتها.لحظه هایتان سرشار از آرامش.


فاطمه می آید دروازه های آسمان، گشوده می شود و بارانی شگفت، زمین را فرا می گیرد.مکه، لبریز عطر یاس، با چشمانی گشاده تر از هر روز بیستمین روز جمادی الثانی را دیدار می کند.دروازه های آسمان گشوده می شود و فرشتگانی بی شمار، هلهله کنان فرود می آیند.چشمان خدیجه علیهاالسلام ، خیس لبخند می شود ومحمد صلی الله علیه و آله ، شادمان و بی قرار، کودک را در آغوش می کشد.فاطمه علیهاالسلام متولد می شود؛ دختری که مادرِ پدر است و خیر کثیر.خورشیدی که یازده ستاره دنباله دار را در آسمان امامت، مادری کرد.مشرکان، پیامبر را ابتر خواندند و خداوند، فاطمه را کوثر نامید؛ اِنّا اعطیناک الکوثر فَصَلِّ لِرَبِّکَ واْنْحَرْ * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر.فاطمه متولد می شود؛ کسی که سپیده دمان، دیدگان روشنش را سجده می کنند و کوه ها قامتِ قیامت را به احترام برمی خیزند.زنی شگفت که عفتش سرلوحه همیشه ن تاریخ است.درختی تناور که ریشه در آسمان داشت و پرنده های نور، بر شاخه های سبزش آواز خواندند. فاطمه می آید.دوشیزه ماه، بر پیشانی بلندش دامن می گسترد.از شانه های زمین، یاس های سپید؛ چون پیغام های بشارت، بالا می روند .کوهستان، صدای نفس هایش را ترانه می شود و کهکشان ها،نزول ستاره اش را شاعری می کنند.او می آید و کوچه های مدینه، طلوع گام هایش را به پیشواز می آیند.او می آید. رودخانه های یخ بسته جهان، ترک برمی دارند و سپیدارهای جوان به سمت نور، قد راست می کنند.
بانویی بزرگ که قبیله های زمین، شکوه اساطیری اش را به نماز می ایستند.                                         ولادتت مبارک بانوی مهر


چون خبر شهادت مالک اشتر به امیر المؤمنین علیه السّلام رسید بسیار اندوهگین و افسرده خاطر شد گریست و بر منبر تشریف برده فرمود: "ما از خدا هستیم و بسوى او باز مى گردیم، و ستایش خداوندى را سزا است که پروردگار جهانیان است، بار خدایا من مصیبت اشتر را نزد تو بشمار مى آورم، زیرا مرگ او از سوگهاى روزگار است، خدا مالک را رحمت فرماید که بعهد خود وفاء نمود، و مدّتش را بپایان رسانید، و پروردگارش را ملاقات کرد، با اینکه ما تعهّد نموده ایم که پس از مصیبت رسول خدا-  صلّى اللّه علیه و آله بر هر مصیبتى شکیبا باشیم، زیرا آن بزرگترین مصیبتها بود. خدا مالک را جزاى خیر دهد و چگونه مالک که اگر کوه بود کوهى عظیم و بزرگ بود، و اگر سنگ بود سنگى سخت بود، آگاه باشید بخدا سوگند مرگ تو اى مالک، جهانى را ویران و جهانى را شاد مى سازد یعنى اهل شام را خوشنود و عراق را خراب مى گرداند، بر مردى مانند مالک باید گریه کنندگان بگریند، آیا یاورى مانند مالک دیده می شود، آیا مانند مالک کسى هست، آیا ن از نزد طفلى بر مى خیزند که مانند مالک شود". خبر شهادت حاج قاسم سلیمانی و مهندس ابوالمهدی توسط بالگردهای آمریکایی در عراق، یعنی اینکه راهبردها و راهکارهای آمریکا در منطقه جواب نداده و آنها مجبور شده‌اند دست به این جنایت هولناک بزنند.چرا؟ چون راه زمینی ایران از قائمیه تا بوکمال باز شده و دسترسی ایران به مرزهای فلسطین اشغالی بطور کامل برای انتقال نیرو و تجهیزات برای نابودی اسرائیل مهیا شده است.امروز اگر حاج قاسم و ابوالمهدی به آرزوی خود رسیده‌اند اما جبهه مقاومت را به جایی رسانده‌اند که بتواند نبرد را با نیروهای تازه نفس ادامه دهد. نگران نباشید، امروز اگر خبر شهادت مالک اشتر سیدعلی رسید اما بدانیم که این جبهه هزاران مالک دارد و تیغ تدبیر سیدعلی هنوز هست. مبادا محزون شوید، مبادا ناامید شوید، مبادا سست شوید. خون حاج قاسم مایه حیات اسلام خواهد بود کمااینکه خون حمزه سیدالشهدا اسلام را حیات بخشید. خون حاج قاسم و ابوالمهدی عزیز، قلوب ایرانیان و عراقی‌ها و میلیون‌ها عاشق اهل بیت و دلبسته به اسلام را در راه مقاومت محکم خواهد کرد. مبادا مبادا ناامید شوید.جبهه مقاومت از این به بعد، با اقتدار و انگیزه بیشتری علیه آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها وارد عمل می‌شود. یقین بدانید آمریکایی‌ها دیگر به آخر خط رسیده‌اند و بهای سنگینی پرداخت خواهند کرد. آمریکایی‌ها مِن بعد نه در خلیج فارس که در هیچ کجای عالم دیگر امنیت نخواهند داشت.
دعا کنید این خون‌ها، زمینه ظهور حجت بن الحسن را هرچه زودتر فراهم کند.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها